۱۳۹۲ فروردین ۷, چهارشنبه

نژادپرستی


نژاد پرستی یا نژاد گرایی نزد عوام شوربختانه تداعی کنننده خشونت و افکار ضد 

انسانی و آزار سیاهان است ، در حالی که نژادپرستی یکی از متعالی ترین و 

انساندوستانه ترین باور های هر فرد میتواند باشد ،{البته نه نژاد پرستی با مفهوم ستیز 

برعلیه دیگرنژاد ها} ، شوربختانه فعل پرستیدن نیز بسیار اشتباه نزد ایرانیان جا 

افتاده است ، حال اینکه در مفهوم راستین پرستار بیمارش رامیپرستد ، یعنی پرستاری 

و مراقبت و تیمار میکند و بدین ترتیب پرستار یک بیمار پرست یا بیمار پرستار است ، این معنی در مورد آتش پرستی زردشتیان نیز به همین 

ترتیب است :"مراقبت و پاسبانی"، حال آنکهنادانان و مسلمانان زشتخوی و بد اندیش 

میگویند : زردشتیان آتش را در جایگاه خدایی میپرستند واین فعل پرستیدن در مورد 

میهن پرستی نیز صادق است که میهن پرستان،نگاهبانان و پاسداران میهنند...
باری ، نژاد پرستی 

راستین نیزچنین است که یک فرد نژادپرست و نژاد گرا به هم میهنان خود عشق 

میورزد و در جهت تعالی و بهروزی و موفقیت نژاد خود کههمانا مردم کشورش 

باشند،تلاش میکند و منافع شخصی خود را در برابر منفعت عمومی ملتش نادیده میگیرد.
و از ملتش و نوعنژادش پرستاری میکند .نژاد گرایی در واقع یک قاعده و بهانه برای 

اتحاد و پیشرفت است طوری که در آن بدون کنار زدن وازبین بردن سایر نژادها 

سعی بر تلاش و پیشرفت و در یک میدان رقابتیست.و این آن الگویی ست که پیشوا 

برای آلمانش برگزید وآن را از آن فلاکت نجات داد ودر کمتر از یک دهه به قدرت 

برتر جهان چه از نظر اقتصادی چه سیاسی و چه نظامی و اعتقادیتبدیل کرد با کمک 

و اتحاد و تلاش همین مردم ،اون نژادپرستان واقعی رو که ذهن مردم رو مثل کرم 

میخوردند یعنی یهودیان بیرونکرد و به این صورت کشور را به پیشرفت رساند. و 

اونها رو با وضع قوانین نژادی از آلودگی نژادی مصون داشت. هیتلر قبل از

قدرت گیری در نبرد من نیز چنین گفته بود:

{آمیزش با یهود نژاد شما را آلوده میکند ...آلودگی نژاد همانند این 

است که یک سگ تازی را با یک سگ پاکوتاه آمیزش دهیم ، آن 

سگ نه میتواتند خصوصیات دویدن سگ تازی را داشته باشد و نه 

خصوصیات نژاذ پا کوتاه را... هیچ مرد یهودی را نمیتوانید پیدا کرده 

باشیدکه با آلمانی ازدواج کرده باشد ولی آریایی ها و آلمانی ها از 

آنجایی که از دوز و کلک و خباثت خالی هستند با زنان و مردان 

یهودی ازدواج میکنند.}

نبرد من /برگه364


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر